جنگهای
ناپلئونی در دههی نخست قرن نوزدهم (1179 تا 1279 ش) موجب تماس
مجدداروپاییان با ایران گردید. چون فرانسه و انگلستان خواهان روابط دوستانه
با این کشور بودند و دولت روسیه بار دیگر به ایران تجاوز کرده بود، کمپانی
هند شرقی بریتانیا به دنبال فترت دراز مدت سدهی هجدهم (1079 تا1179 ش) در
روابطش با ایران در سال 1801 م/1180ش پیمانهای دوستی و تجارت با دولت
قاجار امضا کرد.
انگلستان
با استفاده از قدرت نظامی در رسیدن به هدفهای دیپلماتیک و استراتژیکی
خویش، در نیمه سده نوزدهم (1179 تا 1279 ش) تفوق تجاری خود در ایران را هم
تثبیت نمود. داد و ستد بریتانیا با ایران در نیمهی نخست سدهی نوزدهم
(1179 تا 1279 ش) در خلیج فارس و نیز در مسیر بازارهای پر جمعیت شمالی سیر
صعودی شتابندهای پیدا کرد. با استقرار تفوق سیاسی کمپانی هند شرقی در
هندوستان، این شرکت در مبادلات تجاری با ایران در خلیج فارس به جای
پارچههای هندی، کالاها و پارچههای انگلیسی را به ایران صادر کرد.
انگلستان
در ضمن کالاهای خود را در مقادیر زیاد با کشتی تا دریای سیاه و بندر
ترابوزان متعلق به عثمانی میفرستاد و از آنجا از طریق خاک عثمانی به
بازارهای تبریز و صفحات شمالی ایران وارد مینمود. تبریز در این زمان
بزرگترین بازار تجارتی ایران بود. وقتی به دههی 1850م میرسیم، انگلستان
بزرگترین طرف تجاری ایران است. 50 درصد یا بیشتر صادرات و بیش از 50 درصد
واردات ایران را در دست دارد.
در
دورهی پنجاه سالهی مابین 1863م/ 1242ش و 1914م/ 1293ش رشته امتیازهایی
در مورد بهرهبرداری یا انحصار مواد خام و توسعهی زیربنایی از طرف دولت
ایران به اتباع روس و انگلیس و دولتهای مزبور داده شد. در سال 1872 م/
1251 ش، شاه ایران امتیاز احداث راهآهن، خطهای تلگراف، کشتیرانی در
رودخانهها، بهرهبرداری از معادن و جنگلهای دولتی و کارهای زهکشی و
آبیاری در ایران را به مدت هفتاد سال به بارون جولیوس دورویتر، از اتباع
بریتانیا واگذار کرد و در امتیازنامه مقرر شده بود که رویتر در آینده برای
گرفتن امتیاز بانک، احداث جادهها و خیابان و ایجاد کارخانهها نیز حق تقدم
خواهد داشت. شاه همهی این امتیازها را تنها در ازای گرفتن 40 هزار پوند
استرلینگ به رویتر واگذار کرده بود.
دو
امتیاز دیگری که در اینجا شایان ذکرند، امتیاز تنباکو و امتیاز نفت است.
ناصرالدین شاه در 1890م /1269ش، انحصار فروش توتون و تنباکو را به یک شرکت
انگلیسی واگذار کرد. به دنبال آن، یک نهضت اجتماعی تودهای آغاز شد و شاه
را به الغای امتیاز ناچار ساخت. امتیاز دیگری که کمتر جنجال برانگیز بود،
اما به همان اندازه سرنوشتساز شد، اجازهی مخصوصهای بود که شاه در ماه مه
1901 به ویلیام ناکسس دارسی داد؛ با این مضمون که به جهت تفتیش و تفحصص و
پیدا کردن و استخراج و بسط دادن و حاضر کردن برای تجارت و نقل و فروش
محصولات زیر که عبارت از گاز طبیعی و نفت و قیر و موم طبیعی باشد، در تمام
وسعت ممالک ایران در مدت 60 سال از تاریخ امروز اعطا میشود. دولت ایران در
ازای این امتیاز 20 هزار پوند استرلینگ نقداٌ دریافت کرد و مقرر شد 16
درصد از سود خالص سالانه نیز به ایران تعلق گیرد. در 26 مه 1908 نفت در
صفحات جنوبی ایران کشف شد و شرکت نفت انگلیس و ایران که تمامی سهام آن به
دولت بریتانیا تعلق داشت، برای این منظور تأسیس گردید. علاوه بر سودی که از
این امتیازها عاید بریتانیا شد، بر حجم مبادلات تجاری آن کشور با ایران به
مقدار زیادی افزوده شد و این روند صعودی تا جنگ جهانی اول ادامه یافت. جمع
داد و ستد دو کشور که در سال 1875 م/1254 ش، به 7/1 میلیون پوند استرلینگ
میرسید، در 1895م/ 1274ش، به 3 میلیون و در 1914م/ 1293ش، به 5/4 میلیون
پوند رسید. تراز تجارت خارجی 20 درصد به سود بریتانیا بود. به دلیل رشد
روزافزون سهم روسیه در تجارت خارجی ایران، افزایش مطلق سهم بریتانیا در
تجارت ایران روند نزولی یافته بود و از 50 درصد در دههی 1850م، به 33 درصد
در 1903 و 20 درصد در 1914 کاهش یافت و حدود نیمی از این حجم داد و ستد در
اختیار هند بریتانیا بود. سهم امپراطوری بریتانیا در صادرات به ایران از
این بالاتر بود و به 25 درصد میرسید. بنا به برآورد تقریبی لیتن،
سرمایهگذاری بریتانیا در ایران از 1860 تا 1913 در شرکتهای نفتی،
تسهیلات، حمل و نقل، تلگراف و فرش به 10 میلیون پوند استرلینگ بالغ میشد.
روابط تجاری با روسیه:
روسیه
بین سالهای 1801 و 1828 در دو جنگ با ایران و پیروزی بر این کشور، بخش
وسیعی از قلمرو ایران را جدا نمود. در نخستین جنگ، مناطق پهناوری از جمله
باکو را به خاک خود ضمیمه ساخت و حقوق گمرکی 5 درصد را برای خود تعیین
نمود. به دنبال پیروزی نظامی روسیه، بر منافع اقتصادی آن کشور در ایران
افزوده شد. بنا به بعضی برآوردها، صادرات روسیه به ایران در فاصلهی
سالهای 1758-1760 تا 1826 ده برابر افزایش یافت. در نیمهی قرن نوزدهم،
ایران 900 هزار روبل کالا به روسیه صادر کرد و روسیه در عوض 3/5 میلیون
روبل کالا به این کشور صادر نمود. با این حساب یک دهم واردات و یک سوم
صادرات ایران در اختیار روسیه بود که اگر اینطور باشد، با سال 1800 تفاوت
چندانی نکرده است. روسیه بعد از سال 1850 بر تفوق تجاری و سیاسی خود در
ایران افزود. این امر تا حدی ناشی از صنعتی شدن روسیه و تا حدی توسعهطلبی
آن در آسیای میانه و ایران بود. در بازار ایران برای کالا و اقدام محصولات
کشاورزی روسیه تقاضا ایجاد شد و ایران به بازاری برای کالاهای صنعتی روسیه
تبدیل گردید و روسیه هم از حالت فشار نظامی کاست و به وسایل مسالمتآمیز و
رخنهی اقتصادی متوسل شد. سیاستی که ماروین انستز، آن را امپریالیسم روبل
نامیده است. روسها هم مانند انگلیسیها در صدد کسب امتیاز، نفوذ در نهادها
و افزایش داد و ستد با ایران برآمدند. مهمترین امتیازهایی که روسها از
ایران گرفتند، امتیاز شیلات دریای خزر، جادهسازی، احداث خطهای تلگراف،
راهآهن و ایجاد بانک بود. بانک استقراضی، روسیه یکی از نهادهای کلیدی و
عامل نفوذ روسیه در ایران بود که در سال 1801 ایجاد گردید و به زودی املاک
زیادی نیز به رهن گرفت، وارد معاملات تجاری شد و وامهای سنگینی به دولت
قاجار داد.
بانک
استقراضی در سال 1914 معادل 127 میلیون روبل سرمایه داشت که از همهی
سرمایهگذاریهای دولت بریتانیا و اتباع آن در ایران در آستانهی جنگ جهانی
افزونتر بود. نقطهی عطف صعود روسیه و دستیابی به تفوق در ایران، دهههای
1880 و 1890 بود. روسیه حتی در سال 1895 به عنوان طرف عمدهی تجاری ایران
با انگلستان برابری میکرده است (اگر نگوییم از آن پیشی گرفته بود). این
فاصله در دههی بعد زیادتر شد. در سال 1914 برتری روسیه در این زمینه امری
مسلم بود. روسیه 56 درصد واردات ایران و 72 درصد صادرات آن را در اختیار
داشت. این ارقام برای بریتانیا به ترتیب 28 درصد و 13 درصد بود. تراز
بازرگانی با ایران نیز به تدریج به نفع روسیه شد و در 1910-1914 کسری تجاری
ایران با روسیه به یک میلیون پوند رسید. سلطهی بیحد و مرز روسیه بر
عرصهی اقتصادی، در آستانهی جنگ جهانی اول به صراحت توسط انتز بیان شده
است؛ ایران تا حد چشمگیری در مدار اقتصاد روسیه قرار داشت و بخشی از
اقتصاد آن کشور محسوب میشد.
بازرگانی
موقعیت
مناسب ایران برای بازرگانی خارجی و امور ترانزیتی در غالب ادوار تاریخی،
موجب بسط تجارت و تمرکز سرمایه در این کشور بوده است. راه مشهور ابریشم که
مدیترانه را از طریق راههای ارتباطی شمال ایران به چین مرتبط ساخته بود و
راه ادویه که از طریق خلیج فارس و بنادر جنوبی ایران میگذشت و خریداران
کالاهای هندوستان را از طریق ایران با آن شبهقاره مربوط میساخت، از قرن
هفتم تا اوایل قرن دهم هجری و تشکیل دولت صفویه موجب رونق بازار تجارت
داخلی و خارجی ایران بوده و بندر سیراف (بندر طاهری کنونی) و گمبرون (بندر
عباس فعلی) و ریشهر (بندر بوشهر) و بعضی از بنادر دریای عمان و
تکیهگاههای دریای ایران در خلیج فارس از قبیل جزایر هرمز و قشم در دورهی
حکومت صفویه، به پایهای از فعالیت و رونق تجاری رسیدند که در آسیای غربی و
جنوبی نظایر آنها را در آن دوره نمیتوان یافت.
اروپا
در قرن هجدهم میلادی مقارن با قرن دوازدهم هجری، با انقلاب صنعتی مواجه
گردید و استفاده از نیروهای طبیعی مانند بخار آب برای به کار انداختن
کارخانهها نخست، در انگلستان و سپس در ممالک دیگر اروپا رواج یافت و در
رشتههای گوناگون صنایع به خصوص نساجی و ریسندگی، اختراعات تازه به عمل آمد
و تحول جدیدی روی داد که نتیجهی آن بالا رفتن سطح تولید بود.
انگلستان
در رأس کشورهای صنعتی جدید قرار داشت و روسیهی تزاری نیز به تدریج روش و
تکنیک صنعت جدید، یعنی صنایع ماشینی را از اروپای غربی اقتباس نمود و
کارخانههای متعدد پارچهبافی و شیشهگری و چینیسازی و امثال آنها را دایر
کرد.
در
دورهی اول سلطنت قاجاریه، یعنی از سال 1210 تا 1250 هجری قمری، حکومت
قاجاریه با یک سلسله جنگهای دفاعی در برابر روسیه و عثمانی مواجه گردید و
انگلستان پس از راندن رقیب خود، یعنی فرانسه، برای بسط نفوذ سیاسی خویش در
کشور ما به فعالیت پرداخت و رقابت اقتصادی و سیاسی روسیه و انگلیس با مظاهر
زشت و ناگوار خود به نحو بارزی در ایران تجلی پیدا کرد. این رقابت در
درجهی اول برای رخنه در امور مالی و اقتصادی ایران و کسب امتیازات اقتصادی
و معافیتهای گمرکی و عقد قراردادهای تجاری پرسود برای آن دو کشور آغاز
گردید و روز به روز شدت یافت و هر دو رقیب برای پیشرفت مقاصد خود، از هیچ
اقدام و عمل سیاسی خودداری نکردند. بدین ترتیب بازرگانی خارجی ایران، به
مرور زمان در انحصار دو دولت زورمند روس و انگلیس قرار گرفت و امور مالی و
سایر شئون اقتصادی ایران استقلال خود را از دست داد.
واردات و صادرات
ایران
یک کشور کشاورزی بوده و جز مواد خام نباتی و حیوانی، محصول دیگری برای
صدور به خارج نداشته و این حالت هنوز در کشور ما برقرار و قسمت اعظم صادرات
ما به خارج مواد حاصله از کشاورزی و دامپروری است. ممالکی که با ایران داد
و ستد داشتند، سعی میکردند مواد خام نباتی و حیوانی را در بازارهای داخلی
به حداقل قیمت خریداری کنند و چون ایران راههای ارتباطی درجهی اول
نداشت، خریداران خارجی کالاهای ایران، حمل کالا را تا بنادر جنوب و شمال بر
بازرگانان تحمیل میکردند و جنس خریداری شده را در یکی از بنادر جنوب یا
شمال ایران تحویل میگرفتند و با کشتیهای نقلیهی خود حمل میکردند.
مقررات گمرکی نیز دربارهی تجارت ایران با روسیه و انگلیس، تابع مقررات
کشورهای کاملته الوداد و در حداقل تعیین شده بود و بازرگانان انگلیسی و
روسی، چه از لحاظ خرید کالا در داخل کشور ما و چه از لحاظ وارد کردن
کالاهای خود به کشور، سود فراوان میبردند.
منابع
1- حبیب الله کمالی - استعمار انگلیس در ماوراء قفقاز( تهران - دفتر مطالعات سیاسی1376).
2-ژ.ب.دوما- یادداشتهای ژنرال تره زل در سفر به ایران- ترجمه عباس اقبال ( تهران یساولی-1361).
20- غلامحسین میرزا صالح، اسناد رسمی درروابط سیاسی ایران با انگلیس و روس و عثمانی، 2جلد( تهران: نشر تاریخ ایران، 1365).
21- سی .اچ. الیس، دخالت نظامی بریتانیادر شمال خراسان، ترجمه کاوه بیات( تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1372).
22- جرج کرزون، ایران و قضیه ایران، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی ( تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1373).
23- سیرمس غنی، برآمدن رضا خان و نقش انگلیسی ها ( تهران: نیلوفر، 1378).
24- یوشیدا ماساهارو، سفر نامه یوشیدا ماساهارو نخستین فرستاده ژاپن به ایران ( مشهد:استان قدس رضوی، 1373).
25- سر ارتورهاردینگ، خاطرات سیاسی سر ارتور هاردینگ وزیر مختار بریتانیا درایراندر عهد سلطنت مظفر الدین شاه قاجار، ترجمه دکتر جواد شیخ الاسلامی ( تهران: کیهان، 1370).
26- فیروز کاظم زاده، روس و انگلیس درایران 1864-1914( تهران:انتشارات و اموزش
انقلاب اسلامی، 1371
27- ژنرال ماژور دنسترویل، امپریالیزم انگلیس درایران و قفقاز1917-1918 ، ترجمه حسین انصاری، 2537).
28- آدریان هی تیه ، یادداشت های کنت دو گوبینو، ترجمه دکتر عبدالرضا هوشنگ مهدوی (تهران: انتشارات جویا، 1370).
29- کلود انه، اوراق ایرانی: خاطرات سفر کلود انه در آغاز مشروطیت، ترجمه ایرج پروشانی( تهران: انتشارات معین، 1368).
30- نیدرمایر، زیر افتاب سوزان ایران ، ترجمه
31- آلفرد دو گاردان، ماموریت ژنرال گاردان درایران، ترجمه عباس اقبال اشتیانی ( تهران: نگاه 1362).
32-ایمانوئل والرستین، " آینده نظام جهانی سرمایه داری دردوره پس از جنگ سرد" ترجمه حمید احمدی، راهبرد، شماره 13 ( بهار 1376).
33- آنت دستره، مستخدمین بلژیکی در خدمت دولت ایران، ترجمه منصوره اتحادیه( تهران: نشر تاریخ ایران،1363).
34- کاپیتان هنت، جنگ ایران و انگلیس، ترجمه سعادت نوری ( تهران:).
35- احمد اشرف، موانع رشد سرمایه داری درایران ( تهران:،1359).
36-منصوره اتحادیه، گوشه هایی از روابطخارجیایران ( تهران:)
37-امیل لوسوئور، نفوذ انگلیسی ها درایران، ترجمه(تهران:).
38-حسین اذر، تاریخ جنگهای ایران و روس ( تهران:).
39- پارسا دوست، منوچهر، روابط تاریخی، حقوقی ایران و عثمانی ( تهران: شرکت سهامی انتشار، 1365).
40- ذوقی، ایرج، ایران و قدرت های بزرک در جنگ جهانی اول ( تهران: پاژنگ، 1365).