دانلود پایان نامه کارشناسی تاریخ نظام دیوانی ساسانیان و صاحب منصبان عالی مقام(از آغاز دورة ساسانیان تا بهرام پنجم)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه
معرفی منابع 9
فصل اول: تلاش اردشیر در جهت تشکیل حکومت و اتحاد دین و دولت 19
1-1ساسانیان ادامه دهنده را هخامنشیان 20
2-1 تلاش اردشیر در جهت تشکیل حکومت 24
3-1 اتحاد دین و دولت در عصر ساسانیان 27
فصل دوم: مروری بر طبقات اجتماعی در عصر ساسانیان 32
1-2 تعریف طبقه اجتماعی 33
2-2 طبقات اجتماعی 34
3-2 طبقه روحانیون 37
1-3-2 موبد 45
2-3-2 موبدان موبد 48
3-3-2 هیربد 51
4-3-2 زوت و راسپی 53
5-3-2 دستور 54
4-2 طبقه جنگجویان 54
1-4-2 وظیفه جنگجویان 57
2-4-2 تقسیم طبقات جنگجویان 57
1-2-4-2 سواره نظام 57
2-2-4-2- جایگاه سواره نظام 58
2-2-4-2 پیاده نظام 60
5-2 طبقه کشاورزان و صنعتگران 61
1-5-2- طبقه کشاورزان 65
2-5-2-طبقه صنعتگران 67
فصل سوم: نظام دیوانی در عصر ساسانیان 68
1-3 شناخت سازمانهای داخلی دوره ساسانیان 69
2-3- دیوان 73
1-2-3 پیدایش دیوانها 75
3-3 دیوان ریاست طبقات جامعه 77
1-3-3 وزرگ فرمذار یا بزرگ فرمذار 78
2-3-3وظایف و اختیارات وزیر 83
4-3 دیوان سپاه 84
1-4-3 ایران سپاهید 86
2-4-3 ارتشیاران سالار 89
3-4-3ارگبذ 90
5-3 دیوان دادرسی (داد) 93
1-5-3 ارزش داد و دادگستری 96
2-5-3 منشاء قوانین در عصر ساسانیان 98
3-5-3 حوزه قضات 99
4-5-3 ادّله اثبات دعوی 100
5-5-3 پادشاه در منصب قضاوت 102
6-5-3 روحانیون در منصب قضاوت 103
6-3 دیوان رسایل (دیوان دبیران) 105
7-3 طبقهی متستخدمین ادارات (دبیران) 106
1-7-3 دبیر 109
2-7-3 ایران دبیربد(دبیر بد) 110
3-7-3 اهمیت دبیران و دیدگاه شاهان به دبیران 111
4-7-3 چگونگی برگزیدن دبیران 114
5-7-3 وظایف دبیران 116
6-7-3 اصناف دبیران 119
1-8-3 دین دبیر 119
8-2--3 دبیران دیوان خراج 120
3-8-3 گذک آمار دبیر 121
4-8-3 واسپوهرگان آمازکار 121
5-8-3 روانیگان دبیر 121
6-8-3 آذربادگان دبیر 121
7-8-3 گنج آمار دبیر 122
9-3 دیوان سرای شمرهیا دیوان استیفا (اداره مالیه) 122
10-3 دیوان خراج 123
1-10-3 خسرو انوشیروان و اصلاح نظام مالیاتی 125
2-10-3 واستر پوشان سالار 126
3-10-3 آمار کار(آمارگر ) 128
4-10-3 دهقانان 129
1-4-10-3 جایگاه دهقانان 132
11-3 دیوان درآمدهای کل کشور 133
12-3 دیوان خزائن 134
13-3 گهبذ و ضرب مسکوکات 135
14-3 دیوان آتشکدهها 136
15-3 دیوان برید 137
16-3 دیوان اشراف 141
17-3 دیوان ایران دربد 142
18-3 دیوان مهرشاهی (دیوان خاتم ) 143
19-3 دیوان احشام 144
1-19-3آخور آمار دبیر – آخورسالار 145
20-3 دیوان ویژگان 146
21-3 دیوان نوروز 147
22-3 دیوان کستبزود (دیوان آب) 148
1-22-3 وظیفهی دیوان آب 149
23-3 دیوان جامه خانه 150
24-3 ایران درستبد 150
فصل چهارم :مشاغل دیوانی و درباری 152
1-4مشاغل دیوانی 153
2-4 پادشاه 154
1-2-4شاه 155
1-2-4 وظیفه متقابل شاهان و پادشاهان 156
3-4 شهرب 157
4-4 مرزبان 159
5-4 اسپهبد 161
6-4 پادگوسپانان 162
7-4 بیدخش 164
8-4 اندرزبد 165
9-4 آموزگاران اسواران 166
10-4 دریوشان جادگگو و دادور (مدافع درویشان و دادور) 167
11-4 خرم باش 167
12-4 پشتیگبان سالار 169
13-4 مهماندار 170
14-4 خوانسالار 171
15-4 پذشخوار 172
16-4 مردبذ 173
17-4 دیدهبان سلطنتی 174
18-4 بازدار 174
19-4 گنجور 175
20-4 دواتدار 175
21-4 کاروانسالار 176
22-4 تغاربد 176
23-4 آیین بد 176
24-4 بازاربد 177
25-4 کیروگ بد ( هنربد ) 177
فصل پنجم شخصیتهای برجسته دوره ساسانیان 179
1-5 تنسر در منابع 180
1-1-5-تنسر 182
2-1-5 تنسر شخصیتی تاریخی 184
2-5 ابرسام 186
1-2-5تنسر و ابرسام 188
3-5 کرتیر و تقویت روحانیت زرتشتی 192
1-3-5 کرتیر 193
2-3- 5 کرتیر و شاپور یکم و ترقی مقام وی در شاهان بعدی 195
3-3-5 کریتر و کتیبههای وی 199
4-5 آذرپاد مهراسپندان 206
5-5 مهرنرسی 210
نتیجه 215
تصاویر
کتاب شناسی ( فهرست منابع و ماخذ) 219
فصل اول
تلاش اردشیر در جهت تشکیل حکومت و اتحاد دین و دولت
1-1 ساسانیان ادامه دهنده راه هخامنشیان
شاهنشاهی چهارصد و بیست و پنجساله ساسانیان (226 تا 652 میلادی) بعد از شاهنشاهی هخامنشی یکی از درخشانترین دورههای تاریخی ایران میباشد. زیرا این دودمان که خود را زاده خدایان و منسوب به شاهان هخامنشی خواندهاند توانستند شکوه و عظمت و وسعت دیرین ایران را در دنباله کوششهای پانصد ساله سلاطین پارت به دست آوردند[1].
سلاطین بزرگ ساسانی تصمیم گرفتند از روی اصول و سنن قدیم ایران را احیاء کنند این سنن در زمان اشکانیان کمی فراموش شده بود و جای خود را به یونانی مآبی داده بود. ساسانیان کوشش کردند. بیش از هر چیز دوره واقع بین خود و هخامنشیان را نادیده گرفته زمان حال را به گذشته هخامنشی پیوند دهند[2].
اردشیر ظاهرا با ادعای اینکه قصد انتقام خون دارا پسردارا را دارد که در پیکار با اسکندر کشته شد و میخواهد پادشاهی را به اهلش برگرداند، مبارزه علیه حاکمان محلی اشکانی را در پارس شروع کرد[3]. وی توانست سلطنت نیاکانش را از اشکانیان پس بگیرد.[4]
این ارتباط ساسانیان با هخامنشیان را در داستان های آن ها به وفور میبینیم. حتی حکایت کورش کبیر نیز در کارنامه اردشیر بابکان دیده میشود. [5]
ساختگی داستان ها در مورد ظهور اردشیر همچون ظهور داستان کورش کبیر و داستان ساسان که اجدادش از ایران به هند رفتند و برگشتند ، و شبانی موهوم او را در نزد بابک و خواب دیدن بابک و... را برای آن ساختهاند تا اردشیر را به دارای دارایان، برسانند. ظاهرا تدوین کنندگان این روایات سعی داشتهاند خاندان ساسانیان را در دنباله سلسله پادشاهان قبل از اسکندر جلوه دهند. [6]
ساسانیان خود را ادامه دهنده و حافظ سنتهای روزگار هخامنشیان میدانستند و خود را از فرهنگ هلنی به دور نگاه داشتند؛ زمانی که پارتیان زمام امور را در دست گرفتند، به آنان نیز به چشم بیگانه نگریستند ، و زمانی که حکومت محل پارس را به دست آوردند و نیروی معنوی خود را با نیروی مادی در هم آمیختند، بیش از پیش در تجدید حیات سنتهای هخامنشی کوشیدند. [7] پادشاهان ساسانی در اداره امور مملکت روش پادشاهان هخامنشی را برگزیدند.[8]اردشیر، موسس سلسله ساسانی،شاهنشاهی کهن ایران را با نهادهای گوناگون و همچنین مذهب زرتشتی را که در دوره پادشاهان یونانی و پارسیان تحت فشار و مضیقه بود احیاء کرد.
تجدید حیات باستانی دوران کورش کبیر کاملا شناخته شده است و احتمالا این دوره ای بود که ارجاع ریشه ی نهادها در دورهی اردشیر به آن باز میگردد. به عنوان مثال مسعودی، یک نویسنده دوره اسلامی نه تنها بنیان گذاری بعضی از مناصب را به اردشیر نسبت میدهد بلکه تقسیم جامعه به طبقات را (هر چند نمیتواند به دست یک پادشاه صورت گرفته باشد) به اردشیر نسبت میدهند.[9]
اردشیر و جانشینان وی نهادهای اداری خود را از هخامنشیان الگو گرفتهاند[10]. در زمینه هنر و صنعت ساسانیان مایل بودند هنر و صنعت زمان هخامنشی را احیا کنند و این امر از مناظر و تصاویر ساسان و مناظر شکار روی ظروف نقره و روی نقوش برجسته دامنه کوهها، مثلا در طاق بستان و در آثار پیدا شده در حفاریهای ژرژسال George Salles در شهر شاپور، معلوم میگردد.[11]
تمدن ساسانی مکمل و در بعضی موارد زنده کننده تمدن هخامنشی میباشد. ولی کریستن سن معتقد است که تمدن ساسانی اگر چه دنباله تمدن اشکانی بود، ولی تجدید کننده و مکمل آن محسوب میشد. نمونه آن در کتیبههای شاهان ساسانی است که در کتیبههای خود زبان پهلوی اشکانی را با زبان پهلوی ساسانی توٱما بکار میبردند.
شاید ساسانیان نهادهای اداری خود را از هخامنشیان الگو گرفتهاند، ولی ناچار به پذیرش تحولاتی بودند که حکومت سلوکی و اشکانی در دوره حاکمیت خود تحقق داده بودند. دوره آغازین حکومت ساسانی دوره تطبیق نهادهای اداری ساسانیان با این گونه واقعیتها بود که گاهی به درگیری، نزاع و سرکوبی میانجامید و گاهی به دوستی، نزدیکی و تقویت قوا منجر میشد.
چنین به نظر می رسد که ساسانیان خود را به هخامنشیان منتسب مینمودند. این کار بیشتر توسط روحانیون صورت میگرفت چراکه علم بیشتر در انحصار این طبقه بود.از سوی دیگر روحانیون در زمان اشکانیان تحت فشار و مضیقه بودند و حتی بعضی مانند تنسر گوشهگیری را نمودند و به محض ظهور اردشیر وارد میدان شدند. ساسانیان میخواستند عظمت پیشین را به دست بیاورند. آن ها برای این کار پایتخت خود را به پارس انتقال دادند. مثلا: اردشیر پس از پیروزی بر اردوان، پیروزمندانه و سرافراز به شهر تیسفون درآمد[12]. سپس ایالت بابل را پیرو خود ساخت و شهریاری دودمان اشکانی را رسما برچید و بنیادی شکوهمند از برای شاهنشاهی ساسانی استوار کرد و چون از پارس برخاسته بود و خواستش همه زنده نمودن شکوه هخامنشی بود پایتخت را از شمال به جنوب ایران برگرداند.
اردشیر در 226 م. در تیسفون رسما تاجگذاری کرد و خود را شاهنشاه ایران خواند،[13]ولی محل تاجگذاری او مورد اختلاف است. بر طبق عقیده زاره احتمال میرود، که موسس سلسله ساسانیان این تاجگذاری را در مسقط الراس خود، پارس ، انجام داده باشد، یعنی یا در معبد آناهیتا واقع در شهر استخر[14] که روزگاری جد او ساسان موبد بزرگ آن بود و در همانجا چهارصد سال بعد از اردشیر، آخرین شاهنشاه ساسانی نیز تاج بر سر نهاد. یا در تنگه نقش رجب نزدیک استخر، زیرا که اردشیر و شاپور در این نقطه نقش جلوس خود را در سنگ حجاری کردهاند.[15]
به هر حال این که ساسانیان ادامه دهنده راه هخامنشیان باشند یا اشکانیان مهم نیست ،چیزی که اهمیت دارد این است که شیوههای حکومت داری ساسانیان از سوی سایر کشورها هم پذیرفته شده بود؛ از جمله امپراتوری روم، چین ، آسیای مرکزی و خلفای مسلمین. [16]
2-1 تلاش اردشیر در جهت تشکیل حکومت
سرزمین پارس به علت دوری از مرکز فرمانروایی سلوکیها، از همان ابتدا کمتر تحت نفوذ آن ها قرار گرفت. شاید هم تعصب دینی در این ناحیه عامل دیگری بود که باعث شد فرمانروایان پارس، بهتر از فرهنگ خود نگهداری کنند. [17] از طرف دیگر، آزادی دادن اشکانیها به رعایای خود در اجرای مراسم مذهبی و عدم کوشش ایشان در بر انداختن آداب و آثار مغلوبین [18] و همچنین وجود معبد آناهیتا در آنجا و طرز تفکر واحساسات حکام پارس که بنابر اطلاعات سکه شناسی، خود را اصالتا از نسل و دودمان هخامنشی میدانستند، مجموعه عواملی بود که باعث شد از همان ابتدا پارسیان احساسات منفی و نامساعد نسبت به اشکانیان داشته باشند و به دشمنی آن ها نسبت به اشکانیان افزود و در هر زمان مترصد فرصت بودند که بار دیگر بتوانند حکومت متحد و یکپارچه هخامنشیان را در ایران تجدید کنند. [19]
ساسان، جد اردشیر به روایتی سرپرستی آتشکده و معبد آناهیتا در استخر را به عهده داشت و وی با رام بهشت، دختر بازرنگی، یکی از خانوادههای شاهی پارس ازدواج کرد و موقعیت ممتازی به دست آورد.[20] به روایتی ، اردشیر بابکان یکی از ملوک الطوایف در سرزمین پارس و از اولاد پادشاهان قدیم ملوک الطوایف بود.[21]این مقام و موقع به وی این فرصت را داد که به تجدید عظمت شاهنشاهی هخامنشی و اتحاد یکپارچگی در کشور که مدتی تحت حکومت ملوک الطوایف دچار پراکندگی و تفرقه شده بودبپردازد.بدین منظور، برای برقراری دین یگانه در کشور که میتوانست عامل این اتحاد باشد، اقدام کند. وی برای این اقدام نیاز به کسب مشروعیت داشت و این مشروعیت به دو عامل مهم بستگی داشت ؛یکی داشتن فرایزدی و وابستگی به خاندان سلطنت، از جمله وابستگی به خاندان هخامنشی، و دیگر داشتن زمینه لازم مذهبی، برای جلب نظر روحانیون و مردم با توجه به اینکه دین زرتشتی یا به روایتی دین مزدایی در پارس غلبه داشت وی با آگاهی به این دو مهم، به تلاش برای به دست گرفتن قدرت پرداخت.
اردشیر، ظاهرا با ادعای اینکه قصد انتقام خون دارا پسردارا، پسر بهمن پسر اسفندیار را دارد که در پیکار با اسکندر کشته شد و میخواست پادشاهی را به اهلش برگرداند، مبارزه علیه حاکمان محلی اشکانی را در پارس شروع کرد. [22] وی برای این منظور ، خود را از تخمه دارای دارایان میدانست و به پارسی بودن خویش افتخار میکرد.[23] شایان ذکر است که هخامنشیان در نزد پارسیان محبوب و دارای فرایزدی بودند در اصل و نسب ساسانیان- که در کتب مختلف که ظاهرا منبع اصلی همه آن ها خداینامه دوره ساسانی است- در همه جا با کمی اختلاف به بهمن پسر اسفندریار پسر گشتاسب (حامی زردشت پیغامبر) میرسد. [24]
ما روایات زیادی از همراهی فرایزدی با اردشیر داریم، تا به ادعای انتساب به شاهان پیشین و به دست گرفتن قدرت، قابل تطبیق باشد. کارنامه اردشیر بابکان از ساطع بودن نور خورشید از پیشانی ساسان که خوابگذاران آن را تعبیر به پادشاهی رسیدن او کردند، خبر میدهد. همچنین از همراهی این فرایزدی در شکل گوسفندی با اردشیر و بعد رسیدن به اردشیر، سخن میگوید. [25] در بعد دیگر، اردشیر مشروعیت لازم را با توجه به وابستگی خاندان وی با معبد آناهیتا دارا بود. اردشیر خود قبل از تاجگذاری، عنوان پرستار آتشکده شاهی را که به نام اهورامزادا بنیاد یافته است، به دست آورد. [26]
اردشیر با چنین زمینهای که در واقع به عنوان وارث مقام روحانی و پادشاهی در اذهان مطرح بود، به جنگ اشکانیان و ادعای خود برخاست... در حالیکه قبلا نیز پدرش بابک ... زمینه سیاسی، نظامی لازم را برای او آماده کرده، و با ازدواجهای سیاسی، موقعیتشان را استحکام بخشیده بود.
اردشیر بنا به نوشتههای رویدادنامه نویسان سریانی قرن ششم میلادی دشمنی دیرینهای با اشکانیان داشت ،اکنون با توجه به ضعف آن ها اقدام به حمله علیه آن ها نمود.[27]
اردشیر در راستای اهداف بلندی که تعقیب میکرد، ابتدا به تصرف استخر همت گماشت و پس از آن به یاری مردم استخر به ادامه عملیات نظامی علیه ولایات و سرزمینهای مجاور پرداخت. وی با تصرف سرزمین پارس و ولایات مجاور از جمله کرمان، اهواز و اصفهان، زمان و مکان مشخص را برای جنگ با اردوان، آخرین شاهنشاه اشکانی که در راس بیش از 90 ملوک الطوایف قرار داشت ،[28] تعیین کرد. او توانست با غلبه بر اردوان، سرانجام به نظام ملوک الطوایفی که فاقد اتحاد و یکپارچگی و دین رسمی در کشور بود پایان داده و شاهنشاهی ساسانی را در کشور برقرار کند. [29]
شکست و مرگ اردوان بیگمان نقطه عطفی بود در پیشرفت کار ساسانیان ، با این همه اردشیر از پیکار در چند جبهه ناگزیر بود. اولین مانع ، بلاش پنجم برادر شاهنشاه از دست رفته بود ، که در طول حکومت اردوان همواره رقیبی سر سخت برای وی محسوب می شود و به هنگام درگیری با اردشیر و سپس مرگ وی و خالی ماندن پایتخت ، بار دیگر قدرت را به دست گرفت و تا سال 227م. در برابر اردشیر مقاومت کرد . سرانجام به سال 227م. طی جنگ هایی سختی اردشیر بلاش را شکست داد و به دنبال آن با قتل عامی بزرگ که تقریبا نیمی از افراد خاندان اشکانی را شامل می شد ، زمام امور را در دست گرفت . شاید در این هنگام تاجگذاری کرده باشد. [30]
3-1 اتحاد دین و دولت
اردشیر پس از غلبه بر اردوان ، آخرین شاهنشاه اشکانی، مهمترین مسئله کشور و ماموریت خود را اتحاد و یکپارچگی کشور و نجات از نظام ملوک الطوایفی میدانست .او معتقد بود که اسکندر مقدونی جهت «تباه ساختن کشور » و «پراکنده کردن همداستانی مردم» چنین نظامی را پیریخت، زیرا برای اسکندر، آن چیزی را که او پی گرفت و آرزو داشت، این کار سودمندتر از ریختن خون مردم بود[31]. اردشیر بابکان با تیزبینی و نبوغ سیاسی ونظامی خاص خود دریافته بود که عدم اصل تمرکز از سوئی و عدم استقرار یک دین واحد از سوی دیگر که قدرت مادی و معنوی حکومت مرکزی را به تدریج سست و نااستوار میساخت ، میتوانست برای بقای آن در دراز مدت خطری جدی محسوب گردید[32]. از این رو دریافته بود که هر حکومت نیازمند است بر یک آرمانی تکیه داشته باشد تا آن آرمان مردم را یکدل و همدست سازد و هواخواه حکومتی کند که پشتیبان آرمان مشترک ایشان است. کاری که اردشیر در ایران انجام داده و خدمتی که به ملیت و استقلال ایرانیان کرده بود[33] رسمی کردن دین زردشتی و سعی در ترویج و انتشار آن است که اساس قومیت و ملیت مردم در ایران محسوب میشده و بیوجود آن زندگانی حقیقی برای این قوم مشکل بوده است[34]. وی دین زرتشت را نیرومند کرد و به آیینهای آن جانی تازه دمید و نیروی سیاسی بزرگی از راه همدست ساختن ایرانیان با یکدیگر برای ایشان فراهم ساخت .[35]وی به قدری در احیای مذهب زرتشتی سعی به خرج داده که میگویند اردشیر موبدی بوده که تاج سلطنت بر سر گذاشته است.[36]
چنانکه در همان ابتدای تاجگذاری خود با توجه به اهمیت دین در نظام جدید و پیوند دین و دولت در آن می گوید:« خداوند رحمت خود را بر ما نازل کرد و اتحاد را برقرار و نعمتش را بر ما تمام کرد و ما را به نیابت خود بر عباد و بلاد قرار داد که امور دین و ملک را که قرین یکدیگرند منظم و رسم عدل و احسان را مرتب کنیم».[37]
اردشیر به فرزند خود شاپور چنین می گوید:
نه بیتخت شاهی بود دین به جای نه بیدین بود شهریاری بپای...
نه از پـادشـا بینـیـاز است دیـن نـه بـیدین بود شاه را آفریـن
در این جملات کوتاه میتوان به جنبه دین که مهمترین رکن شاهنشاهی تلقی می شد پی برد.
اردشیر در جای دیگر میگوید:« دین اصل است و ملک نگهبان او، هر چه بیاصل بود نباید و هر چه بینگهبان بود، زود به زوال آید».[38]
اگر در این اتحاد دین و دولت بیشتر به اردشیر میپردازیم به خاطر این است که اتحاد بین دین و دولت را از قدیم به اردشیر منسوب نمودند.[39]چرا که موسیسن شاهی ، هر کدام مرامی و اصولی در نظر داشتند که جانشینان آن ها از آن تعقیب میکردند و آن اصول سیاست، اساس کشور داری آن ها میشد.[40]
سیاست و کشورداری اردشیر روی سه اصل بود:
اول تمرکز دولت و وحدت ملت ایران
دوم همکاری و هم آهنگی سلطنت و روحانیون و تقویت کیش مزدیسنی چنانکه در عصر اردشیر صورت گرفت
سوم همراهی و سرپرستی از کشاورزان.[41]
یکی دیگر از اصل سیاستهای اردشیر را توسعه مرز ایران بویژه در باختر ذکر کرده اند.[42]
اردشیر برای عمل کردن به این اندیشه از همان ابتدا، با روحانیون زرتشتی متحد شد و این رابط محبت بین روحانیان و پادشاهان ساسانی، به عنوان سمبل اتحاد دین و دولت، تا آخر عهد ساسانی ، علی رغم نوسانات همچنان وجود داشت. چنانکه بعد از اردشیر، شاپور اول، پس از پیروزی بر والرین آنطوریکه در کعبه زرتشت نوشته شده است، در شهر آتشکدههای بسیار بنا کرد و مغان بسیاری را مورد لطف و عنایت خود قرار داد.[43]
همین طور فردوسی از قول بهرام میگوید:
تـن شـاه دیـن را پـنـاهی بـود که دین بیسرا او کلاهی بود.[44]
ابن بلخی نیز از گفتههای انوشیروان نقل میکند که میگفت : « مدار دولت بر دین است و تا از کار دین فارغ نیفتند، به هیچ کار دیگر التفات نتوان کرده لشکر را باید که در دین اعتقاد شبهتی نبود».[45]
علاوه بر آن ما انعکاس این اتحاد دین و دولت و نقش دین را، در کتیبهها و نقوش ساسانی که به گفته لوکونین هر یک از این نقوش مظهری و یا سمبلی از سیاست و ایدئولوژی معین این دوره است میبینیم.[46]
در نقشها - نقش اردشیر در فیروزآباد، نقش رجب ،[47] نقش رستم[48]، نقش شاپور در نقش رجب، نقش بهرام در نیشابور ...- که حلقه سلطنت از جانب اهرمزدا به شاهنشاهان ساسانی داده میشد، حاکی از نفوذ دین و رابطه دین و دولت در این عهد میباشد.[49]
یکی دیگر از نمونهها و سمبلهای پیوند دین و دولت در عهد ساسانی ، همان آتشگاه آذرگشنسب یا آتش جنگاوران[50]بود که از آن پادشاهان و نظامیان بود، که به واسط اتحاد با دیانت قوت گرفت.[51]گویند که ساسانیان که ابتدا در مسقط الراس آن ها یعنی در استخر و بعد از قرن پنجم در آذربایجان و اطراف آتش مقدس آذرگشسب انجام میشد نشان از اهمیت دین در این دوره میدهد.[52]
ما اثر انعکاس رابطه دین و دولت را در نیایشها و دعاهای زرتشتیان می توانیم ببینیم چنانکه در دعای اهنوور که مقدس ترین دعای زرتشتیان است. چنین میخوانند: چنانکه شاه نیک را بر می گزیند، همچنان موبد( ستوده و نیک) را باید برگزیند.[53]و ما در منابع رابطهای که بین روحانیان و سلطنت باشد را میبینم برای مثال مسعودی از تنسر به عنوان مبشر و دعوتگر اردشیر یاد میکند.[54]
کتابشناسی
منابع اصلی
1- ابن بلخی ، فارسنامه ، به کوشش بهروزی ، انتشارات اتحادیه مطبوعاتی فارس ، شیراز ،1343
2- ابن خلدون، عبدالرحمن بن خلدون ، مقدمه ابن خلدون ، 1 ،به کوشش محمد پروین گنابادی ، انتشارات علمی وفرهنگی ،
3- ابن حوقل ، صورهالارض ، ترجمه جعفرشعار ، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ، تهران ، 1345
4- اصفهانی حمزة ، تاریخ پیامبران و شاهان (سنی ملوک الارض والانبیاء) ،ترجمه دکتر جعفرشعار ، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ، تهران ،1346
5- اصطخری ، ابواسحق ابراهیم اصطخری ، مسالک و ممالک ، به کوشش ایرج افشار ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، تهران ، 1347
6-بلاذری ، احمد بن یحیی ، فتوح البلدان ،ترجمه آذرتاش آذرنوش ، انتشارات سروش ، تهران ، 1364
7- بلعمی ، ابوعلی محمدبن بلعمی، تاریخ بلعمی ،ج1 ،تصحیح محمد تقی بهار ، کتابفروشی زوار ، چاپخانه تابش چاپ دوم ، 1353
8- بیرونی ابوریحان ، تحقیق ماللهند، ترجمه منوچهر صدوقی سها ، موسسه مطالعات تحقیقات فرهنگی ، تهران ، 1362
9- آثار الباقیه، ترجمه اکبر دانا سرشت. بیتا، تهران 1352
10- پروکوپیوس ، جنگ های ایران و روم ، ترجمه محمد سعیدی ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، تهران ،1338
11- ثعالبی نیشابوری ، عبدالملک بن محمد بن اسماعیل ، تاریخ ثعالبی ( غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم )،ترجمه ز.تنبرگ، دیباچه مجتبی مینوی ، ترجمه محمد فضائلی ، نشر نقره ، تهران ،1368
12-جاحظ،ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ ، تاج ، ترجمه حبیبالله نوبخت ، چاپ تابان ، تهران ، بی تا
13- جهشیاری ، ابوعبدالله محمد بن عبدوس الجهشیاری ، ترجمه ابوالفضل طباطبایی، چاپ تابان ، تهران ،1348
14-خرده اوستا ، به اهتمام ابراهیم پو رداود ، انتشارات اساطیر ،چاپ اول، تهران ،1380
15-خواجه نظام الملک ، سیاست نامه ( سیر الملوک ) ، به اهتمام هیوبرث دارک ، انتشارات علمی و فرهنگی ، بی تا
16-خوارزمی ، ابوعبدالله محمد بن یوسف خوارزمی ، مفاتیح العلوم ، ترجمه حسین خدیوجم، انتشارات علمی و فرهنگی ، چاپ دوم ، تهران ، 1362
17-دینکرد ، احمد تفضلی ، انتشارالت توس ، تهران ، بی تا
18-دینوری ، ابوحنیفه احمد بن داود ،اخبار الطوال ، ترجمه صادق نشات ،انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ، تهران ،1346
19-شهرستانی ، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم شهرستانی ، ملل و نحل، ج 1،تحریر و ترجمه مصطفی خالقداد هاشمی با مقدمه و حواشی تصحیح و تعلییقات محمد رضا جلالی نائینی ، 1362
20-فردوسی ابولقاسم، شاهنامه ، ج 1و2و3، انتشارات فخر رازی ، تهران چاپ ششم ، 1375
21- فرنبغ دادگی ، بندهش ، ترجمه مهرداد بهار ، انتشارات توس ، تهران
22- کارنامه ی اردشیر بابکان ، قاسم هاشمی نژاد، ناشر مرکزی تهران ،چاپ اول ،1369
23- گات ها ، تفسیر و ترجمه ابراهیم پورداود ، انتشارات اساطیر ، تهران ، چاپ اول ،1378
24- گزیده زاد اسپرم ،محمد تقی راشد محصل ، مطالعات و تحقیقات فرهنگی ، تهران ، 1366
25- مجموعه روایات داراب و هرمزد یار ، موبد مانک رستم، چاپ بمبئی ، بی تا
26- مستوفی حمدالله ، تاریخ گزیده ، به اهتمام عبدالحسین نوایی انتشارات امیرکبیر ، تهران ، چاپ دوم ، 1362
27- مسعودی ، ابوالحسن علی بن حسین ، التنبیه والاشراف ، ترجمه ابوالقاسم پاینده ، انتشارات علمی و فرهنگی ، تهران ، چاپ دوم ، 1365
28 ------------- مروج الذهب و معادن الجوهر ، ترجمه ابوالقاسم پاینده ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، تهران ، 1344
29-مسکویه رازی ، ابوعلی ، تجارب الامم ،ج 1، ترجمه ابوالقاسم امامی ، انتشارات سروش ، چاپ اول ،1369
30 -مقدسی ، مطهر بن طاهر مقدسی ، آفرینش و تاریخ ، ترجمه محمد رضا شفعیی ، بنیاد فرهنگ ایران ، تهران ،1349
31- مولف ناشناخته ، مجمل التواریخ و القصص ، تصحیح ملک الشعراء بهار ، به همت محمد رمضانی ، تهران ،1318
32-مینوی خرد ، ترجمه احمد تفضلی ، به کوشش ژاله آموزگار ، انتشارات توس ، تهران ، 1379
33- نامه تنسر ، ترجمه ابن اسفندیاری ، به سعی و تحقیق مجتبی مینوی ، چاپخانه مجلس ، تهران ،1311
34- نخجوانی ، هنوشاه بن سنجر بن عبدالله صاحبی نخجوانی ، تجارب السلف ، تصحیح عباس اقبال ، زبان و فرهنگ ایران ، تهران ، 1340
35-نظامی عروضی سمرقندی ، چهار مقاله ، تصحیح علامه محمد قزوینی ، به اهتمام دکتر محمد معین ، انتشارات معین ، چاپ پنجم ، تهران ، 1350
36- ویسپرد ، ترجمه و تفسیر ابراهیم پورداود ، انتشارات اساطیر،تهران چاپ اول ،1381 37- یسنا----------------- ، انتشارات اساطیر،تهران چاپ اول ،1381
38- یشت ها، ج2 ،--------------، انتشارات اساطیر ، تهران ،چاپ اول ،1377
39- یعقوبی ، احمد بن یعقوب ، تاریخ یعقوبی ، ج1 ، ترجمه ابراهیم آیتی ، انتشارات علمی وفرهنگی ، تهران، 1366
منابع جدید فارسی
1- آبادانی فرهاد ، فرهنگ ایران باستان ، کانونزرتشتیان شریف آباد ، بی تا
2- آخوندی محمود ، آئین دادرسی کیفری ، ج1، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، تهران ، 1376
3- آموزش در ایران عهد باستان تا امروز، انتشارات دانشگاه جندی شاپور ،1350
4- ابراهیم زاده ، سیروس ، شاهان ساسانی و اقتصاد و فرهنگ ایرانی ، بی تا ، 1350
5- اجتهادی ابوالقاسم ، بررسی وضع مالی و مالیه مسلمین از آغاز تا پایان دوره امویان ، انتشارات سروش ، تهران چاپ اول ، 1363
6- احمدی ، اشرف ، قانون دادگستری در شاهنشاهی ایران باستان ، چاپخانه فرهنگ و هنر ، بی تا
اسفندیار کیخسرو ، دبستان المذاهب ، ج2، با یاداشتهای رحیم رضا زاده ملک ، کتابخانه طهوری ، تهران ، 1362
8- ، مجموعه مقالات ، با مقدمه و تصحیح محمد دبیر سیاقی ، کتاب فروشی خیام ، 1350
9- امامی شوشتری محمد علی ، تاریخ شهریاری ، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر تهران ، 1350
10 دوازده مقاله تاریخی ، نشر ستاد برگزاری ارتشتاران اداره روابط عمومی ، بررسی های تاریخی ، بی تا
11- انصاف پور ، غلامرضا ، ساخت دولت در ایران ، انتشارات امیر کبیر ، تهران بی تا 12- اینوسترانتسف ، کنستانتین ، تحقیقاتی درباره ساسانیان ، ترجمه کاظم کاظم زاده ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، تهران ، 1351
13- باتورمور ، جامعه شناسی ، ترجمه سید حسن منصور و سید حسن حسینی کلجاهی ،شرکت سهامی کتاب های جیبی با همکاری موسسه انتشارات فرانکلین ، چاپ دوم ، تهران، 1356
14- بارتولد ، ترکستان نامه ، ج 1، ، ترجمه کریم کشاورز ، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ، 1352
15- بروس کوئن ، مبانی جامعه شناسی ، ترجمه و اقتباس توسلی، رضا فاضلی ، انتشارات سمت ، تهران ، چاپ نهم ، 1376
16- بیات عزیزالله ، کلیات تاریخ تمدن ایران پیش از اسلام ، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی ، تهرا ن، چاپ سوم ، 1368
17- بیانی شیرین ، شامگاه اشکانی و بامداد ساسانیان ، انتشارات دانشگاه تهران ، تهران چاپ دوم ، 1383
18دین و دولت در عهد ساسانی ، انتشارات جامی تهران چاپ اول ، 1380
19- پیرنیا ، حسن ، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض ساسانیان ، انتشاراتکتابخانه خیام ، بی تا
20- پیگولوسکایا، تاریخ ایران از دوران باستان تا پایان سده هیجدهم ، ج1 ، ترجمه کریم کشاورز ، انتشارات دانشگاه تهران ، تهران 1349
21،شهرهای ایران در روزگار پارتیان و ساسانیان ، ترجمه عنایت الله رضا ، انتشارات علمی فرهنگی ، تهران ، 1377
22- تاجبخش احمد ، تاریخ مختصر تمدن و فرهنگ ایران قبل از اسلام ، انتشارات دانشگاه ملی ایران ، بی تا
23- حجتی کرمانی ، علی ، تاریخ سیر قضاوت در ادوار مختلف ، انتشارات مشعل دانشجو ، تهران ، 1369
24- حکمت ، علیرضا ، آموزش و پرورش در ایران باستان ، موسسه تحقیقات و برنامه ریزی علمی و آموزشی ، تهران ،بی تا
25- خدادادیان ، اردشیر ، هخامنشی ها ، نشر به دید ، چاپ اول ،تهران ، 1378
26- دریایی تورج ، تاریخ وفرهنگ ساسانی ، ترجمه مهرداد دیزجی ، انتشارات ققنوس ، چاپ اول ،تهران،1382
27- ، سقوط ساسانیان ، ترجمه منصوره اتحادیه ( نظام مافی ) فرحناز امیر خانی حسنک لو، انتشارات ققنوس ، تهران ، 1381
28، شاهنشاهی ساسانی ، ترجمه مرتضی ثاقب فر ، انتشارات ققنوس ، تهران ، 1380
29- دوشن گیمن ، دین ایران باستان ، ترجمه رویا منجم ، انتشارات فکر روز، چاپ اول ، 1375
30 - دهخدا علی اکبر ، لغت نامه دهخدا ، زیر نظر محمد معین و سید جعفرشهیدی ، انتشارات دانشگاه تهران ، 1351
31- دیاکونوف ، تاریخ ایران باستان ، ترجمه روحی ارباب ، انتشارات علمی و فرهنگی ، تهران ، 1380
32- رازی عبدالله ، تاریخ کامل ایران ،ناشر اقبال ، تهران ، 1376
33- راوندی مرتضی ، تاریخ اجتماعی ایران ، ج3، انتشارات امیرکبیر ، تهران ، بی تا
34، سیر قانون و دادگستری در ایران ، نشر چشمه، تهران ، 1368
35- رجبی پرویز، هزاره های گمشده ، ج4و5 ،انتشارات توس ، تهران ، 1382
36- رضا عنایت الله ، ایران و ترکان در روزگار ساسانیان ، انتشارات علمی و فرهنگی ، تهران ، 1365
37- زرین کوب ، عبدالحسین ، زرین کوب روزبه، تاریخ ایران باستان ، انتشارات سمت ، تهران ، 1379
38- زرین کوب عبدالحسین ،تارخ مردم ایران (1) ، انتشارات امیرکبیر ، تهران چاپ چهارم 1373
39- زکریا بن محمد بن محمود القزوینی ، آثار البلاد و اخبار العباد ، ترجمه عبدالرحمن شرفکندی ، موسسه علمی اندیشه جوان ، 1366
40- زریاب خوئی عباس ، ساسانیان ، دانشگاه آزاد ایران ، بی تا
41- سامی ،علی تمدن ساسانی ،ج1، دانشگاه شیراز ،1342
42- شارپ نارمن ، فرمان های هخامنشی ، دانشگاه پهلوی شیراز ، شیراز ، بی تا
43- سروش ، عبدالکریم ، قمار عاشقانه ، موسسه فرهنگی صراط ، تهران ، 1381
44-شعبانی ، رضا ، مبانی تاریخ اجتماعی ایران ، انتشارات قومس ، تهران ، 1369
45- طبری احسان ، برخی بررسی ها درباره جهان بینی ها و بینش های اجتماعی در ایران ، بی تا ، 1348
46- عباس شوشتری ،مهرین ، کیش های ایرانی در عهد ساسانیان، انتشارات آسیا ، تهران ، 1350
47- کشورداری و جامعه ایران در زمان ساسانیان ، چاپ آشنا ، 1349
48، ایران نامه ، انتشارات آسیا ، تهران ، بی تا
49- عهد اردشیر ، تحقیق احسان عباس ، ترجمه محمد علی امامی شوشتری ، انتشارات انجمن آثار ملی ، تهران ،1348
50 - فرای ریچارد ، تاریخ باستانی ایران ، ترجمه مسعود رجب نیا ، انتشارات علمی و فرهنگی ، تهران 1380
51عصر زرین فرهنگ ایران ، ترجمه مسعود رجب نیا ، انتشارات علمی و فرهنگی ، تهران ، 1375
52- کریستن سن ،آرتور ،ایران در زمان ساسانیان ، ترجمه رشید یاسمی ، ناشر دنیای کتاب ، تهران چاپ هشتم ،1375
53- ، وضع ملت و دولت و دربار در دوره شاهنشاهی ساسانی ، ترجمه مجتبی مینوی ، تهران ،1314
54- کولسنیکف ، آ. ای ، ایران در آستانه یورش تازیان ، ترجمه یحیایی، انتشارات آگاه ، بی تا
55- گیرشمن.ر ، ایران از آغاز تا اسلام ، ترجمه محمد معین ، انتشارات علمی و فرهنگی ، تهران ، 1371
56- لمبتن ، تاریخ میانه ایران ، ترجمه یعقوب آژند ، نشر نی ، چاپ اول ، تهران ، 1372
57- لوکونین ، ولادیمیرگریگورویچ، تمدن ایران ساسانی ، ترجمه عنایت الله رضا ، انتشارات علمی و فرهنگی ، تهران ،1365
58- مترپولسکی و دیگران ،زمینه تکامل اجتماعی ، ترجمه پرویز بابائی ، انتشارات سپهر ، تهران ،چاپ اول ،1352
59- محسنی ، منوچهر ، مقدمات جامعه شناسی ، بی تا، تهران ، چاپ پنجم ، 1368
60- محمدی ملایری ، محمد ، تاریخ و فرهنگ ایران ،ج 5، انتشارات توس ،تهران
61- مشکور محمد جواد ، تاریخ سیاسی ساسانیان ،ج1و2، انتشارات دنیای کتاب ، چاپ اول ، تهران ، 1366
62- ، تاریخ ایران زمین ، انتشارات اشراقی ، تهران ، 1372
63- جواد گفتاری درباره دینکرد ، چاپخانه پاکت چی ، تهران ،1325
64- معین محمد ، فرهنگ فارسی ، انتشارات امیرکبیر ، چاپ هشتم ، تهران ، 1371
65- نفیسی سعید ،تاریخ اجتماعی ایران از انقراض ساسانیان تا انقراض امویان ، انتشارات موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی ، تهران ، 1342
66- ، تار یخ تمدن ایران ساسانی ، انتشارات دانشگاه تهران ، تهران ، 1331
67- نولدکه تئودر ، تاریخ ایرانیان و عربها ، ترجمه عباس زریاب خوئی ، پ»وهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ، تهران ، 1378
68- ویسهوفر ، یوزف ، ایران باستان ، ترجمه مرتضی ثاقب فر ، انتشارات ققنوس ، تهران ، 1378
69- هانری ماسه و جمعی از همکاران ، تاریخ تمدن ایران ، ترجمه جواد محیی ، کتابفروشی فریدون علمی ، تهران ،بی تا
70- هوار، کلمان ، ایران و تمدن ایرانی – ترجمه حسن انوشه، انتشارات امیرکبیر، 1363
71- یارشاطر احسان ( گرد آورنده) ، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان، ج3ق 2و1،ترجمه حسن انوشه، انتشارات امیرکبیر ، تهران، 1380
چند مقاله
1- آذری علاءالدین ، بررسی های تاریخی ، شماره یک ، سال نهم ،1353
- اقبال آشتیانی عباس ،اردشیر بابکان موسس سلسله ساسانی، مجله ایرانشهر سال 3، شماره 1،2،چاپ دانشگاه تهران ،1342
2- بدیع الله دبیری نژاد ، ساسانیان و دین زرتشت ،مجله ماهانه وحید ،شماره11،1353
3- شهبازی شاپور ، علیرضا ، اسب و سوارکاری در ایران باستان ، مجله باستان شناسی ، شماره اول و دوم ، سال 11، 1375
4- کاوسجی کاتراک ، جمشید ،تمدن و فرهنگ ایران باستان ، ترجمه فرهاد آبادانی ، مجله هنر و مردم ، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر ، 1348
5- یحیی زکاء ، تندیسه مفرغی کرتیر ، مجله آینده ، سال داوزدهم ،شماره 11و12، 1364
منابع انگلیسی
1.Choksky.Jamsheed. sacral kin ship in sasnian iran in" www.cais soas com/cais/history/sasa nian/sacral king shin htm
-
Daryaee Touriaj. The Political History of eran in the sasanian (the sasanika project: late
antique near east project, fullerton california state, 2003 .
-
Daryee,tourj,sasanika project, fullerton california 2003 . .